سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آیا آزاده‏اى نیست که این خرده طعام مانده در کام دنیا را بیفکند و براى آنان که در خورش هستند نهد ؟ . جانهاى شما را بهایى نیست جز بهشت جاودان پس مفروشیدش جز بدان . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 1:7 عصر

صدای ماشین سبزی فروشی امد.

برای اولین بار خواستم زنیت کنم و فوری برم سبزی بخرم و پاک کنم و واسه نهار دو نفریمون که اتفاقا سبزی هم باهاش خیلی میچسبه سبزی تازه اماده کنم. یهو میبینم باران نیاز به شستشو داره. با ی حساب سر انگشتی زمان اماده شدن خودم و شستن باران و اضطرابی که ممکنه دخترکم از عجله من بگیره تا برسم پایین ماشینه رفته شش تا لین اونور تر...

بیخیال شدیم. اما به دلم موند...





لیست کل یادداشت های این وبلاگ